در زیر ملتحمه واقع شده است و درحقیقت سفیدی چشم ناشی از این لایه است و تا پشت چشم و عصب بینایی امتداد پیدا می کند صلبیه تقریبا ۴/۵ مساحت کره چشم را می پوشاند. بافت محکم صلبیه که ضخامت آن بین ۰٫۳ تا یک میلی متر در نقاط مختلف متفاوت است چشم را از ضربات احتمالی حفظ می کند. پرده نازک سیاه رنگی که در زیر صلبیه و روی شبکیه است یعنی لایه میان چشم است. این لایه تعداد زیادی رگها ی خونی دارد که مواد غذایی را بر شبکیه (پرده) چشم می رساند.
عصب بینایی دومین زوج از اعصاب دوازده گانه مغزی است که پیام بینایی را به مغز برده و در آنجا تفسیر می گردد. عمده ترین آسیب عصب بینائی التهاب عصب بینایی (نوریت اپتیک) است که معمولا پس از چند ماه بهبود یافته و ندرتا مزمن می شود.
چشم انسان شبیه یک کره است.در قسمت جلوی این کره یک پنجره شفاف به نام قرنیه وجود دارد. نور از محیط خارج وارد قرنیه شده و پس از عبور از مردمک به عدسی می رسد. عدسی نور را به صورت دقیق روی شبکیه ایجاد شده چشم انسان قادر به تشخیص ۱۰میلیون رنگ است. قرنیه لایه نازک شفافی است که در بخش جلوی کره چشم قرار دارد و زلالیه، عنبیه و مردمک را می پوشاند قطر حدود ۱۱ میلی متر است و درون قرنیه هیچ رگی وجود ندارد بیماری های قرنیه که عموماً موجب مشکلات بینایی میگردند عبارتند از
- آستیگمات
- کدورت قرنیه
- التهاب و عفونت قرنیه
- قوز قرنیه
قوز قرنیه قوز قرنیه یک بیماری غیر التهابی پیشرونده قرنیه است که در آن قرنیه نازک شده و حالت مخروطی پیدا میکند.تغییر حالت قرنیه از کروی به مخروطی باعث ایجاد نزدیک بینی و آستیگمات نا منظم و در نتیجه کاهش دید می شود. این بیماری معمولا در دهه دوم زندگی ظاهر شده است و تا دهه سوم زندگی پیشرفت میکند و بعد از ۳۰ سالگی سرعت پیشرفت این بیماری کند میشود .این بیماری اگر چه در دو طرفه است ولی در یک چشم ممکن است پیشرفت بیشتری داشته باشد. ۶ تا ۱۰ درصد سابقه خانوادگی در این بیماری وجود دارد. علایم بیماری علایم بسته به شدت بیماری کاملا متفاوت است در مراحل اولیه بیماری کاملا بدون علامت است و هرچه بیماری پیشرفته تر باشد علامت آن پیشرفت میکند و در مراحل اولیه ممکن است تغییرات نمره عینک یا نمره عینک متفاوت توسط چشم پزشکان مختلف علامت اولیه بیماری باشد علامتهای مختلف بیماری شامل تاری دید و عدم اصلاح آن با عینک، پخش نور، حساسیت به نور و سر درد می باشد. تشخیص قوز قرنیه در مراحل متوسط و پیشرفته بیماری با معاینه توسط چشم پزشک تشخیص داده می شود ولی در مراحل اولیه بیماری فقط، عکس های متعدد قرنیه از قبیل توپوگرافی، ارب اسکن پنتاکم یا گالیه تشخیص داده می شود. درمان قوز قرنیه در مراحل اولیه و خفیف بیماری قوز قرنیه استفاده از عینک بسیار ک
لیزیک لیزراگزایمر وسیله است که برای اصلاح عیوب انکساری از قبیل: نزدیک بینی، دوربینی و آسماتیگ استفاده میشود. اعمال جراحی رایجی که از این لیزر استفاده می کنند شامل: لیزیک، لازک و PRK می باشند. لیزر دیگری که در مواردی امروزه انجام می شود، لیزر فمتوسکند است که بر اساس صلاحدید و شرایط چشم شما، پزشک تصمیم می گیرد. شرایط جراحی اگزایمر
- حداقل سن ۱۸-۲۰ سال و بهترین زمان جراحی لازک بین ۲۰ تا ۴۰ سالگی است
- عدم تغییر نمره عینک در ۶ ماه گذشته یا تغییر کمتر از ۰٫۵ نمره شماره چشم
- ضخامت کافی قرنیه
- عدم وجود قوز قرنیه که در عکس قبل از عمل تشخیص داده می شود.
- عدم حاملگی و شیردهی
- عدم وجود بیماری های عمومی پیشرفته مانند دیابت و نقص ایمنی
آمادگی قبل از جراحی اگزایمر در صورت استفاده از لنز نرم حداقل یک هفته و در صورت استفاده از لنز سخت حداقل سه هفته قبل از مراجعه جهت گرفتن عکس، از لنز استفاده نشود. معاینه کامل چشم قبل از عمل توسط چشم پزشک الزامی است. عکس های قبل از عمل، در مطب یا بیمارستان انجام میشود و تفسیر آن فقط توسط چشم پزشک قابل انجام است که در صورت نیاز ممکن است تکرار شود. روز قبل از عمل استحمام کنید و پلک خود را با شامپو بچه به خوبی ششتشو دهید و روز عمل از عطر و ادکلن و هیچ گونه موارد آرایشی استفاده نکنید. (دستگاه لیزر به بوی عطر و ادکلن حسا
آب مروارید یا کاتاراکت به کدورت عدسی طبیعی چشم که در پشت مردمک واقع شده است، گفته می شود. در مراحل اولیه آب مروارید که بخش کمی از عدسی داخل چشم کدر میشود، شاید آب مروارید ایجاد مشکل نکند ولی به مرور زمان، روند آب مروارید پیشرفت کرده و بخش بزرگی از عدسی کدر میشود و باعث تاری دید می گردد. سرعت پیشرفت آب مروارید در اشخاص مختلف متفاوت است و این مساله قابل پیش بینی نیست. مثلا در افراد دیابتی ممکن است سرعت پیشرفت آب مروارید بیشتر از افراد عادی باشد. علل ایجاد آب مروارید علل ایجاد آب مروارید بسیار متفاوت است که شایعترین آن سن می باشد. آب مروارید از سن ۳۵ تا ۴۰ سالگی شروع میشود و هر چه سن بیشتر می شود شیوع آن بیشتر میشود. آب مروارید می تواند ناشی از سایر بیماریها خصوصاً دیابت (بیماری قند) با کم کاری غده پاراتیروئید باشد. داروها هم در ایجاد و پیشرفت آب مروارید نقش دارند مثل انواع کورتون ها از قبیل بتامتازون، دگزامتازون و پردنیزولون و غیره. مصرف سیگار، الکل و استروژن نیز در ایجاد آب مروارید نقش دارند. از علل کمتر شایع آب مروارید می توان به آب مروارید ضربه ایی، برق گرفتگی و اشعه درمانی نیز اشاره کرد. یکی دیگر از علل بسیار مهم آب مروارید، آب مروارید مادر زادی می باشد که تشخیص سریع و درمان به موقع آن از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. علائم آب مروارید کدورت عدسی در مراحل اولیه بدون علامت بوده و تاثیری بر بینایی شخص ندارد. هر چه میزان پیشرفت آب مروارید بیشتر باشد، اثر آن بر میزان بینایی شخص متفاوت خواهد بود. همچنین بسته به نوع آب مروارید و تاثیر آن بر بینایی شخص متفاوت خواهد ب
پلک ها؛ بافت های منحصر به فردی هستند که پوشش مخاطی متحرکی را تشکیل می دهند که تمام سطح کره چشم را می پوشاند . بنابراین پلکها خط مقدم دفاع سطح چشم در مقابل خشکی و آسیب ها می باشند . اگر پلکهادچاراختلالات آناتومیک یا عملکردی باشند ، اولین قدم درمانی در جهت بهبود وضع سطح چشم، اصلاح فیزیولوژی نرمال پلک است.حدود ۱۰۰ مژه در پلک بالا و ۵۰ مژه در پلک پایین وجود دارد که دقیقا قدام به صفحه تارسی خارج شده و به سمت جلو خم می شوند. مژه های فوقانی به سمت بالا و مژه های تحتانی به سمت پایین قوس برمی دارند که باعث گیر انداختن و جلوگیری از ورود اجسام ریز به داخل سطح کره چشم می شوند.
عنبیه بخش رنگدانه دار چشم است. مردک در وسط عنبیه و صلبیه کنار آن واقع شده است. قرنیه روی عنبیه را پوشانده است ولی چون شفاف و بدون رگ است دیده نمی شود. عنبیه بخش رنگی پشت قرنیه است که رنگ چشم افراد را تعیین می کند. عنبیه به رنگهای مختلف مانند آبی، سبز، قهوهای، عسلی وغیره میباشد. عنبیه در پشت قرنیه قرار گرفتهاست. عنبیه دارای دو سطح جلویی (قدامی) و پشتی (خلفی) است. سطح جلویی آن به طرف قرنیه بوده و کمی محدب است. سطح پشتی کمی مقعر و کنار خارجی آن مجاور و چسبیده به جسم مژگانی است و قسمت مرکزی آن روی عدسی قرار دارد. این پرده فضای میان عدسی و قرنیه را به اتاقکهای جلویی و پشتی تقسیم میکند که از مایع زلالیه پر شده اند. اتاقک جلویی در جلوی عنبیه واقع شده و حد جلویی آن سطح پشتی قرنیه و حد عقبی آن سطح جلویی عنبیه و قسمتی از سطح جلویی عدسی است. اتاقک خلفی در پشت عنبیه است. وسط عنبیه سوراخ است و این سوراخ مردمک نام دارد. مردمک به شکل روزنهای است که نور از آن داخل چشم میگردد و این دریچه مقدار نور را تنظیم میکند یعنی هر وقت که محیط روشنتر و پرنورتر باشد مردمک چشم تنگتر میشود و برعکس، در نور کم گشادتر میشود تا نور کافی به داخل چشم نفوذ کند. ماهیچههای موجود بافت عنبیه با انقباض و انبساط خود در برابر نور شدید یا کم، موجب تنگ و گشاد شدن مردمک میشوند. این عمل تحت اثر اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک صورت میگیرد.
شبکیه قسمت حساس به نور چشم است که داخلی ترین پرده چشم است و شامل مجموعه ای از سلول های حساس به نور و انواع مختلف نرونها است سلولهای تشکیل دهنده شبکیه شامل سلول های استوانه ای که حساس به سیاه و سفید هستند و سلول های مخروطی که رنگها را تشخیص می دهند. شبکیه تحت تاثیر بیماری های زیادی از قبیل دیابت و فشار خون، سن، استرس، ارث، عفونت قرار می گیرد. شبکیه از میلیونها سلول اختصاصی فتورسپتور (گیرنده نور)بنام سلولهای مخروطی و استوانه ای تشکیل شده است که شعاعهای نوری را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل می کنند و از طریق عصب بینایی به مغز منتقل می کنند. سلولهای استوانه ای توانایی دید در نور کم و سلولهای مخروطی توانایی دید رنگها را به ما می دهند . ماکولا، که در مرکز شبکیه قرار دارد، محل تجمع بیشترین تعداد سلولهای مخروطی است. فوآ، فرورفتگی کوچکی در مرکز ماکولا، بیشترین سلول مخروطی را داراست. ماکولا مسئول دید مرکزی، دید رنگها و تشخیص دقیق جزئیات است. سلولهای استوانه ای درقسمت محیطی شبکیه (اطراف شبکیه) قرار دارند و امکان دید در شب و دیدن حرکت اشیاء در اطراف را می دهد . لایه پیگمانته (رنگدانه دار) شبکیه مابین شبکیه و مشیمیه قرار دارد و حاوی ملانوسیتهایی است که مسئول رنگ سیاه آن هستند. این پیگمانها باعث می شوند تمام نورها داخل چشم جذب شود وچشم مانند اتاق تاریک عکاسی عمل کند.
حرکات کره چشم در هر چشم به وسیله ۶ عضله خارج کره چشمی که به اطراف کره چشم می چسبد کنترل می شود. اختلال حرکتی و یا عدم هماهنگی آن ها می تواند منجر به انحراف چشم یا لوچی (استرابیسم) شود. عضلات خارجى چشم شامل ۴ عضله راست (رکتوس) و دو عضله مایل می باشند. عضلات رکتوس چهار عضله هستند که از حلقه احاطهکننده عصب بینائى (حلقه زین) در راس کاسه چشم منشاء مىگیرند و در چهار قسمت فوقانی، تحتانی، خارجی و داخلی در قدام استواى کره چشم به آن متصل مىشوند. عضلات مایل شامل دو عضله هستند: عضلهٔ مایل فوقانى و مایل تحتانى که عضله مایل فوقانى بلندترین و نازکترین عضله خارجى چشم است. مبداء عضله مایل فوقانى از بالا و داخل سوراخ اپتیک مىباشد. در جلو، تندون آن در غلاف سینوویال از قرقره مىگذرد و به عقب برگشته و در خلف استواى کره چشم، زیر رکتوس فوقانى به سطح کره چشم متصل مىشود. عضله مایل تحتانى از سمت نازال (بینی) کاسه چشم منشاء گرفته و از زیر عضله مستقیم تحتانى گذشته در خلف استواى کره چشم (درست در زیر ناحیه ماکولا) به سطح کره چشم متصل مىشود. غلاف عضلات خارج چشمى در محل اتصال به کره چشم در امتداد کپسول تنون قرار مىگیرند. عضلات مایل فوقانى عصب قرقره ای (تروکلئار)(زوج IV) و عضله مستقیم خارجى ازعصب دورکننده (ابدوسنس)(زوج VI) و سایر عضلات از عصب اکولوموتور (زوج III) عصب مىگیرند. خونگیرى عضلات خارج چشمى از شاخههاى شریان افتالمیک (چشمی) مشتق از کاروتید داخلی مىباشد.